۱۳۸۴ آذر ۱۸, جمعه

اطلاعیۀ جهانی لائیسیته در قرن بیست و یکم

 

نکاتی در باره اعلامیۀ جهانی لائیسیته در قرن بیست و یکم:

1- تاریخ:

نهم دسامبر 2005

2- محل:

پارلمان فرانسه

3- منظور و هدف:

3-1- اهداف اصلی:
الف- ایجاد بحث و تبادل نظر در بارۀ لائیسیته و نتایج و بازتابهای آن
ب- ارائه گونه‌های جدید نگرش فکری به لائیسیته
ج- فاصله گرفتن از سامانه‌های غربی و فرانسوی
سایر اهداف:
- امسال (2005) صدمین سال  لائیسیته است و ما میخواهیم از این موقعیت و از این اعلامیه برای انگیختن نقطۀ شروعی برای برخوردی ژرف به لائیسیته و نیز برای انگیختن  یک مباحثۀ بین‌المللی در مورد لائیسیته ایجاد کنیم.
بحث در مورد برخوردهای قابل قبول  در مورد لائیسیته
3-2- ارائۀ پیشنهاد روشنی در مورد اینکه به لائیسیته چگونه باید نگریست.

4- تولید کنندگان:

سه دانشگاهی در سه کشور مختلف.

Jean Baubérot – Ecole Pratique des Hautes Etudes
Roberto Blancarte – Collegio de Mexico
Micheline Milot – Université du Québec à MontréalMEDIA EMBARGO (until December 9, 2005)

5- امضا کنندگان:


6- توضیحات:

6-1- اطلاعیه حاوی نظرات و عقاید مختلف و متنوع  تهیه‌کنندگان متن است
6-2- عدم وجود اجماع کامل میان تهیه‌کنندگان و خوانندگان در مورد مفاد اطلاعیه
تهیه کنندگان متذکر شده‌اند که "- امضا کردن الزاما به معنای قبول نتیجه‌گیری‌های اطلاعیه نیست، بلکه فقط به معنای قبول کردن فلسفۀ تولید کنندۀ این متن و میل به یافتن اجماعی که دربرگیرندۀ نظرات و فرهنگهای قاره‌های متفاوت دنیا باشد.
- امضا کردن الزاما به معنای صحه‌گذاری و توصیۀ راهکارها نیست"


UNIVERSAL DECLARATION ON LAICITY IN THE 21ST  CENTURY

Introduction

There is considerable religious and moral diversity in today’s modern civilization and recognition that the challenge of creating a harmonious society amongst all individuals must be met.
We need to consider how to respect the diversity of the different religious and philosophical beliefs (such as atheism and agnosticism) and to ensure that a non violent and democratic dialogue is undertaken at all times.
People today are far more aware of their fundamental rights; the State must therefore ensure that the individuals’ rights and beliefs are respected especially when it is trying to integrate all citizens to live and work together.
For this reason, we, academics and citizen of the world, have written the following declaration which we hope will raise a public debate on how this challenge can be accomplished.
The declaration is divided into four key sections.


اطلاعیۀ جهانی لائیسیته در قرن بیست و یکم:

مقدمه:

در تمدن دنیای مدرن امروزه، تکاثر قابل توجهی در دین و اخلاقیات وجود دارد و  چالش آفرینش یک جامعۀ هم نوا در میان تمام افراد باید برآورده شود.
ما نیاز داریم که به متفاوت بودن ادیان مختلف و اعتقادات فلسفی (مانند آته‌ایسم <خدا ناباوری> و آگنوستیسیزم <ندانم‌گرائی>) احترام بگذاریم و  حامی برقراری  گفتگوهای دموکراتیک و خشونت‌زدا در همۀ زمانها باشیم.
امروزه مردم بسیار بیشتر به حقوق ذاتی خود عارف هستند؛ بنابراین دولت، که سعی می‌کند شهروندان در زندگی و کار کردن با هم مشترک شوند،  باید ضامن باشد که حقوق و باورهای افراد محترم شمرده شود
به این دلیل ما دانشگاهیان و شهروندان دنیا، اعلامیۀ ذیل را نوشته‌ایم.
این اطلاعیه در چهار قسمت کلیدی تقسیم شده است:

1. Fundamental principles
1- اصول بنیادین:

2. Laicity as a fundamental principle of the State
2. لائیسیته به عنوان اصل بنیادین دولت:

3. Debates about Laicity
3. مباحثه‌ها لائیسیته

4. Laicity and the challenges of the 21st  century
4. لائیسیته و چالشهای قرن بیست و یکم




1. Fundamental principles


1- اصول بنیادین:

Article 1:

Article 1: Every human being regardless of sex, race, colour or creed has a right to free speech and freedom of conscience both as an individual and within a group and the right to practice a religion or other philosophical beliefs (such as atheism or agnosticism) of his own choice.
 As a democratic institution the State must respect and honour these rights.

بند اول: اصل بنیادین 1– احترام به حقوق بنیادین فردی و گروهی آزادی بیان و پرستش


اصل اول: هر بشری، چه به صفت فردی و چه به شکل جمعی،  صرف نظر از جنس، نژاد، رنگ یا باور دارای حق آزادی بیان و آزادی وجدان است و حق دارد به عقاید دینی و فلسفی (مانند آته‌ایسم و آگنوستیسیزم) مورد انتخاب خود بپردازد.
دولت به مثابه یک بنیاد مردمسالار باید به این حقوق احترام بگذارد و آنها را پاسداری کند.



Article 2:

Article 2: The state when creating legislature must remain neutral and must not favor one religious belief over another; it must at all times honour the right of the different groups to participate in this debate.
The autonomy of the State implies that civil law should be separated from religious beliefs.
 Religious groups can freely participate in the debate: however they  should not in any way try and impose on society their particular doctrines or behavioural codes.


بند دوم: اصل بنیادین  2 – تفکیک دولت از نهادهای دینی و عقاید فلسفی


اصل دوم: دولت در موقع وضع قوانین باید بی‌طرف بماند و نباید جانب یک عقیدۀ دینی را در مقابل سایرین بگیرد؛ و باید در همۀ زمانها پاسدار حق سایر گروههای مختلف برای شرکت در این مباحثه باشد.
استقلال دولت حاکی آن است که قانون مدنی باید از اعتقادات مذهبی جدا نگاه داشته شود.
گروههای مذهبی می‌توانند آزادانه در مباحثه شرکت کنند:  ولی آنها به هیچ وجه نباید سعی کنند که به جامعه اصول مشخص و مراسم خود را تحمیل کنند.




Article 3:

Article 3: This equality must not be a theoretical, conceptual requirement but rather one which is vigorously practised and enforced in daily political life.
Individuals must have their civil rights respected regardless of their philosophical and religious beliefs.
When circumstances are found where this is not the case, appropriate remedial action (‘reasonable adjustments’) between major national traditions and minorities should be undertaken to correct the situation.  


بند سوم: اصل بنیادین  3 – نفی تبعیض (مستقیم و غیر مستقیم) بر علیه انسانها

اصل سوم: این برابری نباید مطالبه‌ای نظری ادراکی باشد، بلکه باید به آن قاطعانه عمل شود و در زندگی روزمرۀ سیاسی به اجرا درآید.
حقوق مدنی افراد باید محترم شمرده شود، صرف نظر از باورهای فلسفی و دینی آنها.  
اگر در شرایطی این محترم شمردن دیده نشود، بایستی راه‌حل مناسب ("سازگاری‌های معقول") مابین سنت‌های عمدۀ ملی و اقلیتها اِعمال شود تا موقعیت موجود تصحیح گردد.



2. Laicity as a fundamental principle of the State


2. لائیسیته به عنوان یک اصل بنیادین دولت:



Article 4:

Article 4: The Universal Declaration defines laicity as the harmonization amongst individuals originating from diverse geographical and cultural areas of the 3 above principles:
- Respect of the fundamental right to free speech and worship individually or within a group
- Separation of the State and the Institutions from religious and philosophical beliefs 
- Non discrimination (direct or indirect) towards human beings

بند چهارم:

اعلامیۀ جهانی لائیسیته را در سه اصل فوق به معنی هم‌آهنگ‌سازی مابین افراد با ریشه‌های جغرافیائی و فرهنگی متفاوت تعریف می‌کند:
- احترام به حقوق بنیادین فردی و گروهی آزادی بیان و پرستش
- تفکیک دولت از نهادهای دینی و عقاید فلسفی
- نفی تبعیض (مستقیم و غیر مستقیم) بر علیه انسانها



Article 5:

Article 5: Laicity will naturally emerge when a State or country separates itself from any type of religious thought and allows citizens to exercise their fundamental political rights through freely debating the subject.
 Any modern state which respects its citizens’ diverse social, moral and religious beliefs can easily integrate this process allowing laicity to flourish.

بند پنجم:

لائیسیته طبیعتاً وقتی بروز خواهد کرد که یک دولت و یا یک کشور خود را از هرگونه عقاید دینی جدا کند و به شهروندان اجازه دهد که بواسطۀ به بحث آزاد گذاشتن این موضوع، حقوق بنیادین سیاسی خود را عملی کنند.
هر دولت پیشرویی که به عقاید اجتماعی و اخلاقی و دینی گوناگون شهروندان خود احترام می‌گذارد، به سادگی می‌تواند این روند را فرا گیرد و باعث شکوفا شدن لائیسیته شود.

Article 6:

Article 6 : Laicity plays an essential role in the promotion of democracy.
By virtue of its political and legal framework laicity contributes to the recognition of fundamental human rights and to the integration of diversity within social and political systems.

بند ششم:

لائیسیته در پیشبرد مردمسالاری نقشی حیاتی ایفا می‌کند.
لائیسیته بواسطۀ ساختار سیاسی و قانونی خود، به به‌رسمیت شناخته شدن حقوق ذاتی بشر و به یک‌پارچه‌گی گونه‌گونی‌های  درون سامانه‌های اجتماعی و سیاسی کمک می‌کند.


Article 7:

Article 7: The term ‘laicity’ does not belong to any particular culture, nation or continent.
It can exist in any culture where the term has not been previously used.
A form or process of laicity can take place or may already exist amongst nations or civilizations in everything but name.

بند هفتم:

واژۀ لائیسیته به فرهنگ، ملیت یا قارۀ خاصی متعلق نیست.
لائیسیته در هر فرهنگی که از این واژه قبلا استفاده نشده می‌تواند موجود باشد.
گونه‌ای از شکل  یا روند لائیسیته، اگرچه نه با این اسم، ولی با تمام این معنا، می‌تواند قبلا در میان ملیتها و تمدنها وجود داشته باشد.



3. Debates about Laicity


3. مباحثه‌ها پیرامون لائیسیته)



Article 8:

Article 8: Common practices such as the religious calendar, official ceremonial funerals, civil memorials, which reflect an historical heritage, should not be seen as rigid and unmoveable activities, especially in a multicultural society. They should be the focus of any pacific debate on laicity.

بند هشتم:

آداب و رسوم شایع مانند تقویم مذهبی، تشریفات رسمی تشیع و دفن، یادواره‌های مدنی، که بازتابی از میراث تاریخی هستند، نباید به صورت کنشهای غیرقابل انعطاف و غیرقابل جابجائی قلمداد شوند، بخصوص اگر که جامعه چندفرهنگی باشد. آنها باید در کانون مباحثه مسالمت‌آمیز دربارۀ لائیسیته قرار بگیرند.


Article 9:

Article 9: The freedom of rights which underlie laicity should not be restricted to just religion and politics but also apply to other social areas such as sexuality, life and death, women’s rights, children’s education, mixed marriages, religious or non religious minorities, atheists and critics of religion.

بند نهم:

آزادی حقوق که زمینه‌ساز لائیسیته است، نباید فقط به دین و سیاست محدود شود بلکه به سایر امور اجتماعی مانند جنسیت، مرگ و زندگی، حقوق زنان، تحصیلات کودکان، ازدواج‌های مختلط، اقلیتهای دینی و غیردینی، خداناباوران و منتقدین دین را شامل می‌شود.



Article 10:

Article 10: A balance between the three principles of laicity will lead to a debate on how people can freely exercise their religious and philosophical beliefs.
The debate will also discuss the practice of the attempts made by followers of one religion to convert another to their own beliefs, the impact of religion on daily life and how people adapt themselves to these requirements. 

بند دهم:

یک تعادلی میان سه اصل لائیسیته راهنما خواهد شد به مباحثه دربارۀ اینکه چگونه مردم می‌توانند آزادانه به عقاید دینی و فلسفی خود بپردازند.
این مباحثه همچنین به رویۀ تلاش باورمندان به دینی را برای گرواندن فرد دیگری به معتقدات خود، تاثیر دین در زندگی روزانه و اینکه چگونه افراد خود را به این نیازمندی‌ها تطبیق می‌دهند را مورد بحث قرار خواهد داد.



Article 11:

Article 11: Debates on these subjects will lead to questions on how the State functions, its identity, public health laws and potential conflicts between civil law and freedom of choice.
An absolute laicity process cannot exist in any country and more importantly the process of laicity will be applied differently according to the country.

بند یازدهم:

مباحثه بر روی این موضوعات به این سوالات کشیده خواهد شد که دولت چگونه عمل می‌کند، هویت دولت، قوانین بهداشت عمومی و کشمکش‌های بالقوۀ مابین قانون مدنی و آزادی انتخاب.
در هیچ کشوری یک روند کاملا مطلق لائیسیته نمی‌تواند موجود باشد و ار آن مهمتر روند لائیسیته بسته به آن کشور به گونه‌ای مختلف اِعمال خواهد شد.


4. Laicity and the challenges of the 21st  century


4. لائیسیته و چالشهای قرن بیست و یکم



Article 12:

Article 12: The representation of fundamental human rights has evolved greatly since they were first created at the end of the 18th Century.
Laicity questions the significance between fundamental human rights, such as equality, and human dignity.
However, laicity is faced today with problems linked with its specific legal status, with differences of opinion between the law and religious beliefs, of compatibility between parents’ rights and what international conventions call ‘children’s rights’ as well as the right to ‘blasphemy’.

بند دوازدهم:

ارائۀ حقوق ذاتی بشر از زمانی که در اواخر قرن هژدهم برای اولین بار ابتکار شدند تغییرات عظیمی کرده است.
لائیسیته معناداری  مابین حقوق ذاتی بشر، مانند برابری، و منزلت انسان را مورد سوال قرار می‌دهد.
بهرحال، امروزه لائیسیته با مشکلاتی روبرو است در رابطه با جایگاه حقوقی خاصی که دارد، با اختلاف نظرهای مابین قانون و باورهای دینی، از سازگاری مابین حقوق والدین و چیزی که پیمان‌نامه‌های  بین‌المللی "حقوق کودکان" می‌خوانند و همچنین حق "کفرگوئی"




Article 13:

Article 13: In some democratic countries where a process of laicity has already arrived for many of its citizens, any questioning of what changes are necessary to the approach they are already familiar with will lead to fear.
The longer the original laicity process took the deeper will be the resistance to change.
Social transformation is taking place and laicity must adapt itself to these changes and all interested parties must approach this with an open rather than closed mind.

بند سیزدهم:

در بعضی کشورهای دموکراتیک که روند لائیسیته برای بسیاری از شهروندان حاصل است، طرح هر سوالی که چه تغییراتی در شیوه‌ای که آنها قبلا با آن خوگرفته‌اند لازم است، منجر به اضطراب می‌گردد. 
هرچه روند ابتدائی لائیسیته طولانی‌تر باشد مقاومت برای تغییر عمیق‌تر است.
دگرگونی‌های اجتماعی واقع می‌شوند و لائیسیته باید خود را با این تغییرات مطابقت دهد و تمام گروههای ذی‌نفع باید برخوردی با دید باز و نه بسته، با آن داشته باشند.



Article 14:

Article 14: Wherever it occurred, laicization corresponded historically to a time when strong religious traditions played a fundamental role on social life.
The success of this process has given way to an individualization of religious beliefs linked with personal choice.
Contrary to what some may fear, laicity does not mean the abolition of religion but freedom in choosing one’s belief.
Whenever necessary, it implies the separation of the religious context from social and political system.

بند چهاردهم:

در هرکجا لائیسیزاسیون اتفاق افتاده، آن عصر به طور تاریخی ارتباط پیدا کرده با زمانی که سنتهای قوی دینی نقش عمده‌ای در زندگی اجتماعی بازی کرده است.
برعکس چیزی که بعضی از آن می‌هراسند، لائیسیته به معنای حذف دین نیست بلکه به معنی آزادی هر کس در انتخاب باور است.
هر زمانی که لازم گردد، لائیسیته بیانگر جدائی زمینۀ  دینی از نظام اجتماعی و سیاسی است.


Article 15:

Article 15: Religious and philosophical beliefs are viewed as cultural resources.
 Laicity in the 21st century must allow a harmony between cultural diversity and between social and political unity, just as historically laicization of societies had to reconcile religious diversities and the State.
New emerging forms of religious beliefs, whether it is a “make your own” of tradition, of religious and non religious belief, of new expressions and to an extent of radical religious expressions must be analysed.
In a context of individualization of religion, it is important to understand the difficulty to confine the idea of religion to worship itself and why laicity can offer a general frame for a harmonious living.

بند پانزدهم:

عقاید دینی و فلسفی به عنوان سرمایه‌های فرهنگی نگریسته می‌شوند.
لائیسیته در قرن بیست و یکم باید یک هم‌آهنگی مابین چندگونگی فرهنگی و مابین یگانگی اجتماعی و سیاسی، را روا و مجاز بداند، درست همان‌گونه که لائیسیزاسیون تاریخی جوامع مجبور بود چندگونگی دینی و دولت را آشتی دهد.
پیدایش گونه‌های جدیدی از اعتقادات دینی، چه از نوع "من‌در‌آوردی" رسم، عقیدۀ دینی و غیردینی، بیان‌های جدید و تا یک حد از بیان‌های بنیادگرای دینی باشد، باید بررسی شوند
در یک زمینۀ فردی‌سازی دین، این مهم است که دشواری محدود کردن اندیشۀ دین در خود پرستش را درک نمود و اینکه چرا لائیسیته می‌تواند یک حوزۀ عمومی برای زندگی هماهنگ پیشنهاد کند.



Article 16:

Article 16: The belief that only scientific and technical progress could lead to moral and social progress has now declined.
This has made the future even more uncertain leading to unclear political and social debates having an unfocused agenda.
We risk today being too closely attached to the principles of the past.
We must be creative in our way of identifying new political and social processes to help build a laicity process together.

بند شانزدهم:

این باور که فقط پیشرفت علمی و فنی می‌تواند به پیشرفت اخلاقی و اجتماعی راه یابد، حالا افول کرده است.
این آینده را حتی بیشتر نامطمئن گردانده و منجر به مباحث مبهم سیاسی و اجتماعی با برنامه‌ای مشوش شده است.
ما امروز در خطر وابستگی بیش از حد نزدیک به اصول گذشته هستیم.
ما باید به اتفاق هم در مسیر خود برای کشف روش‌های جدید سیاسی و اجتماعی برای کمک به ساختن یک روند لائیسیته خلاق باشیم.



Article 17:

Article 17: The various processes of laicization corresponded to the different stages of the State’s development which varied according to whether it was a federal or a centralized state.
The creation of the “all powerful” state and the separation from the legal system has given way to a new perspective.
The State has undergone a change rather than a decline: it is losing its role of ‘Etat Providence’ which many countries used to have.
It is now interfering in areas which until recently were considered as “off limits” and is more involved in security needs among which some of them can threaten liberties.
We therefore have to create new links between laicity and social justice which guarantee and amplify individual and collective liberties.

بند هفدهم:

انواع روشهای لائیسیزاسیون با مراحل مختلف توسعۀ دولت مطابقت داشت که بسته به اینکه دولت فدرال و یا متمرکز باشد فرق می‌کرد.
ابداع دولت "قدر قدرت" و جدائی از نظام قانونی راه را برای چشم‌انداز جدید گشوده است.
دولت بجای افول تغییر کرده است: دارد نقش خود را به عنوان"دولت خداصولت/مشیت‌مند" که خیلی کشورها داشتند از دست می‌دهد.
در حال حاضر دولت دارد به حوزه‌هائی دست‌اندازی می‌کند که تا همین اواخر "ممنوعه" تلقی میشدند و بیشتر به نیازهای امنیتی می‌پردازد که در این میان بعضا ممکن است آزادیها را تهدید کنند.
ما در نتیجه باید ارتباطات جدیدی مابین لائیسیته و عدالت اجتماعی خلق کنیم که آزادیهای فردی و جمعی را ضمانت و افزون کنند.


Article 18:

Article 18: We should be careful to ensure that laicity does not itself fall victim of its own process and becomes a “secular” religion.
Learning its principles can help create peace amongst citizens.
Laicity should not be viewed as an anti religious nor an intangible response to religion.
Instead it must be seen as a dynamic and inventive approach which will bring a democratic answer to the questions of the 21st century, as well as a fundamental approach on how diversity must be viewed as a treasure rather than as a threat.

بند هژدهم:

ما باید هشیارانه مواظب باشیم که لائیسیته قربانی روند خود نشود که تبدیل به یک  دین "سکولار" بگردد.
فراگیری اصول لائیسیته می‌تواند به ظهور صلح در بین شهروندان بیانجامد.
لائیسیته نباید به عنوان دین‌ستیزی و یا واکنش ناهویدا به دین نگریسته شود.
به جای آن  لائیسیته را باید به عنوان یک رویۀ پویا و خلاقانه نگریست که یک راه‌حل دموکراتیک به معضلات قرن بیست و یکم ارائه میکند، و نیز به عنوان یک رویۀ اساسی که به چه شکل به چندگونگی  به عنوان یک گنجینه و نه یک تهدید باید نگریست.



Jean Baubérot, Roberto Blancarte, Micheline Milot


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر