۱۴۰۰ مهر ۵, دوشنبه

پاکنژاد :سی و یکم خرداد شصت، روزی که ایران در مسیر استبداد و سقوط افتاد

پاکنژاد :سی و یکم خرداد شصت، روزی که ایران در مسیر استبداد و سقوط افتاد

پاکنژاد :سی و یکم خرداد شصت، روزی که ایران در مسیر استبداد و سقوط افتاد

۳۰ شهریور ۱۴۰۰

علی صدارت:  که در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با منقلب شدن مردم ایران، با انقلاب ملت، با جنبشی خودجوش که در مدت حدود یکسال، در جهت هرچه فراگیرتر شدن و خشونت‌زدا‌تر شدن، شتاب بیشتری گرفت، سرنوشتی را پیدا کرد که امروز شاهد آن هستیم. سرنوشتی که قضا و قدر ناگزیر و محتومی نبود، و  البته می‌توانستیم آن را به شکل دیگری رقم بزنیم. بدون شک بررسی جزئیات حوادثی که در آن چندین ماه اول اتفاق افتادند، می‌تواند نقشه راهی باشد برای قدم‌های استوار نهادن در راه استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری. بدون هیچ تردیدی، حذف اولین منتخب مردم ایران، در کودتای خزنده‌ای که پرده آخر آن در خرداد ۱۳۶۰ به نمایش در آمد، سرآغاز وقفه‌ای بزرگ در برپایی نظامی حقوق‌مدار در ایران و رساندن آن به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت بود. 

کودتای خرداد ۱۳۶۰، پایان انقلاب نبود. از آن تاریخ، منقلب شدن مردم، شکل دیگری به خود گرفت و ادامه دارد. 

نوشته دیگری از آقای پاکنژاد در مورد کودتای خرداد ۱۳۶۰، زاویه مهمی از آن رویداد را می‌نمایاند که در ذیل بازنشر می‌شود. فرازهایی از پیام ۲۲ خرداد ۱۳۶۰ آقای بنی‌صدر به مردم ایران هم در پی مقاله آقای پاکنژاد آورده شده است:

جمال پاکنژاد :سی و یکم خرداد شصت، روزی که ایران در مسیر استبداد و سقوط افتاد

منبع:

✅ فرازهایی از پیام بنی‌صدر اولین رئیس جمهور ایران در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۶۰ به مردم ایران:

شما با رای قاطع خود مرا به ریاست جمهوری انتخاب کردید

از خود بپرسید اگر اینجانب با توقعات قدرت‌گرایان هم‌آهنگی میکردم، آیا در وضعی که مرا قرار داده‌اند،قرار میگرفتم؟ 

اگر زبان شما نمیشدم و اعتراض نمیکردم، اگر وضع کشور را روزانه به شما گزارش نمیکردم، اگر هرچه واقع میشد را قانونی می‌شمردم، اگر… با من اینطور رفتار می‌کردند؟

پیش‌بینی‌ها که به واقعیت پیوستند:

۱- استقلال اقتصادی با بودجه ایکه تهیه کرده‌اند و با نفتی که صادر میکنند و با قراردادهائی که امضاءمی‌کنند از بین میرود و چون امنیت نیست وضع شما محرومان جامعه بدتر خواهد شد و گرانی وبیکاری روزگار شما را سیاه خواهد کرد.

۲- استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی و با وجود ناامنی داخلی و جنگ خارجی از دست خواهدرفت.

۳- از آزادی چیز چندانی باقی نمانده استفقدان امنیت تا بدانجاست که لیره ۲۰۰ تومانی دو سال ونیم پیش پنج هزار تومان شده استروزنامه‌ها تعطیل و زبانها بسته شده‌اند و آینده از اینهم بدترخواهد شدگروهی که مقامات را بتصرف درآورده است، بلحاظ بدتر شدن وضع و بی‌اعتبار شدن درافکار عمومی، روز بروز بیشتر بوسائل اختناق‌آور پناه خواهد برد و خود قربانی همین جریان خواهدشد.

۴- روزی محکومی در پای چوبه دار گفتای آزادی چه جنایتها که به نام تو نمیکنندامروز و فردابیشتر از امروز خواهند گفتای اسلام چه جنایتها که بنام تو نمیکنندچنان دین را از اعتبار خواهندانداخت که بنام این دین تا یک قرن کسی نتواند حرفی بزند و دعوتی بحق کند.

۵- اینجانب هیچ گناهی بجز اینکه خواسته‌ام استقلال و آزادی و اسلام بعنوان تضمین کننده استقلال وآزادی و زمینه‌ساز رشد و تعالی همه جانبه انسان به اجرا درآیند، نداشته و ندارماز اسلام ناننخورده‌ام اما عمر را در خدمت بآن گذرانده‌ام

بشما مردم گفتم کودتای خزنده اجرا میکنند و مراحل آنرا هم یکایک شرح کردم و تا اینجا نیز بهمانترتیب انجام داده‌اند و مرحله آخر آن که سلب عنوان ریاست جمهوری و گرفتن جان اینجانب است را نیزدست اندر کارند تا انجام دهنداگر چنین کردند علاوه بر آنچه که در بالا پیش‌بینی کردم امور زیر نیزواقع خواهند شد:

الف– برخوردهای پایدار در کشور بر برخوردهای مسلحانه کنونی اضافه خواهند شد و خود بر مشکلاتبالا خواهند افزودمردم ما کر و کور نیستند و وضیعت روزمره خود را می‌بینند و می‌بینند که دو سال ونیم حکومت حزب حاکم روز به روز وضعیت کشور را بدتر ساخته است و امنیت از بین رفته استاقتصاد فلج شده استجنگ داخلی و خارجی بطور مستمر ادامه دارد و اینک خطر گسترش آن نیزاست.

ب– جنگ تحمیلی در صورت طولانی شدن به فرسودگی کامل نیروهای ایران و  می‌انجامد و درخاورمیانه زمینه اجرای برنامه آمریکا فراهم میگردد و همانطوریکه در جریان گروگانگیری ملاحظه کردیدناچار به شرایط ننگینی تن خواهند دادهمانطور که بیمی بخود راه ندادند روزی گفتند تا گروگانهادردست ماست گلوگاه امپریالیزم آمریکا در دست ماستو وقتی تسلیم شدند گفتند گروگانها جنسبنجل بودند و آمریکا نمیخواست، ناچار شدیم از سر، بازشان کنیمخواهند آمد و خواهند گفت چارهنداشتیم جز اینکه به شرایط تسلیم بشویم، 

مردم بدانید، چهار وزیر خارجه آمدند و و پیشنهاد کردند که قوای  بداخل خاک  عقب نشینیکنند و مقداری هم از مرز فاصله بگیرند و از هر دو طرف حریمی غیرنظامی بوجود بیاید و بعد موارداختلاف از طریق سیاسی حل گردندما از آنها خواستیم نقشه بیاورند و روی نقشه پیشنهاد خود رابرای ما روشن بگردانندقرار بود ۱۸ خرداد بیایند که با ملاحظه وضع کشور منصرف شدنداز ابتدایجنگ باین سوی، امروز وضعیت نظامی ما بهترین وضعیت استعقیده اینجانب این بود که اگر ما رابحال خود بگذارند، با چند پیروزی چشمگیر، ما نه تنها پیروزی نظامی بدست میاوریم بلکه نقشه‌هایآمریکا را در همه منطقه برهم میریزیم و میتوانیم عصر سوم را در تاریخ آغاز کنیمضربه از خارج راتحمل کردیم، ارتش مهاجم را متوقف ساختیم و شروع به اضمحلال آن نمودیماز پشت سر کردند آنچهکه کردند و شما از آن اطلاع داریدوضع جنگ تا این لحظه اینطور است، هستیم و ببینیم که این وضعچطور تحول خواهد کرد

اگر این خطرها که برشمردم، برای شما مردم ملموس هستند و در دل خود احساس میکنید که راستمیگویم و با شما صادقانه حرف میزنم اگر امتحان خود را داده‌ام که مقام و موقعیت، مرا نفریفته و برایوفاداری به دین و برای شما مردم همه چیز حاضر شده‌ام، اگر بر شما معلوم است که فرق است میانحرف و عمل وقتی انسان سوار اسب سرکش قدرت نشده و وقتیکه سوار میشود و اگر میدانید کهامتحان واقعی وقتی است که انسان اسباب سوار شدن بر مرکب خودکامه را داشته باشد و سوارنشود، باور کنید که خطرها که برشمردم همه خطرها نیستند و خطرها هم جدی هستندباور کنیدبرای این که این خطرها پیش نیایند خود را در هر خطری افکنده‌ام، باور کنید که یک لحظه از فکر اینخطر بیرون نرفته‌امبه هیچ کس خائن نبوده‌ام و خواسته‌ام محیط امن و آزاد اجتماعی بوجود آید وکشور سریع رشد کند.

بگمان اینجانب راه چاره آسانست، به شما مردم همواره سخنم این بوده است:

روزی که به دزفول رفتم، شهر در حال سقوط بودبا ارتشیان صحبت کردم به آنها گفتم شما بخود باورکنید و میتوانید دشمن را متوقف کنید و بشکنیدآنها از این جانب پذیرفتند، عمل کردند و موفق شدندحالا هم به شما مردم میگویم شما به توانائی خود باور کنیدتسلیم جوسازان و چماق‌داران نشویداستقامت کنیدراههای استقامت را شما خود در گذشته یافته‌اید و این بار نیز میتوانید بیابید.

و اما به کسانی که شتابزده میخواهند کار را یکسره کنند، بارها گفته‌ام و حالا هم میگویم

برنامه کارتان حذف اختیارات رئیس جمهور استگفتید این حرف  است و معلوم شد کهدروغگوی سال که بود.

برنامه کارتان حذف ریاست جمهوری است، گفتید بدگمانی و خیال است، تا اینجا آمده‌ایدبیائیدهماهنگی بوجود آوریم و با اجرای واقعی قانون، کشور را از مهلکه بیرون ببریمقانون را وسیله اجراینیات خود کردید و اجرای واقعی آنرا تا این حد مشکل ساختیدبرای پرهیز از خطرها، برای آنکه مردمکشور نگرانتر از آنچه هستند نشوند، بیائید:

الف– آزادیهای مصرح در قانون اساسی را محترم شمرید و آزادی بیان و قلم را تامین کنید و مطمئنباشید مردم ما عاقل و رشید هستند و با مقاله‌ها و حرفهای تحریک‌آمیز تحریک نمیشوند.

ب– قانون اساسی را مو به مو به اجرا بگذارید و هر جا را که خلاف انجام شده است معین کنیم و بازگردیم و قانون را اجراء کنید.

ج– دستگاه قضائی را همانطور که اسلام میگوید مستقل و بی طرف کنیم و اعتماد و امنیت واقعی راپدید آوریم و بجای پرداختن به حذف همه و همه و اعمال زور در برخورد بهر مشکل، برنامه‌ای برای حلمشکلات کشور به اجرا بگذاریم و از راه بحث آزاد واقعی، مانع از آن گردیم که برخورد اندیشه‌ها بهبرخورد چماق‌ها و اسلحه‌ها بدل گردد.

خواهر و برادر،

با کمال صداقت وضعی را که میبینم برای شما شرح دادمبشما میگویم اگر امروز که هنوز وقت باقیاست نایستادید و استبداد را که هنوز قوام نگرفته دفع شر نکردید و استبداد با سلطه خارجی پیوندقطعی پیدا کرد، همه آنچه را که گفتم و بدتر از آن بر شما خواهند آورد و

امروز از صبح تا شام و از شام تا صبح چماق‌داران رسمی و غیررسمی محل زندگی و کار رئیسجمهوری منتخب شما را در محاصره دارند و اینها مستثنی هستندمیتوانند هر تظاهری را بکنند و هررذالتی را انجام دهندفردا با شما مردم چه خواهند کرد؟ 

خدا را به گواهی میگیرم که به وظیفه خود عمل کردم و آنچه را باید به اطلاع شما میرساندم، بر شمامردم است که نگران سرنوشت انقلاب اسلامی و کشور خود باشید و استقامت کنید.

رئیس جمهور

ابوالحسن بنی صدر

۲۲ خرداد ۱۳۶۰

**************توضیح

✅این پیام در مجلس، در ۲۴ خرداد ۱۳۶۰، توسط آقای غضنفرپور خوانده شدآقای خمینی از قرائتآن، آنطور که آقای هاشمی رفسنجانی در کتاب «عبور ار بحران» آورده است، انتقاد کرده بودیعنیچرا جلوگیری نکرده‌ایدو


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر