علی صدارت : رفراندم درباره سلطنتطلبی و سلطنتطلبان و سایر زورمداران در هامبورگ انجام شد: ali sedarat علی صدارت

علی صدارت : رفراندم درباره سلطنتطلبی و سلطنتطلبان و سایر زورمداران در هامبورگ انجام شد
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
علی صدارت : رفراندم درباره سلطنتطلبی و سلطنتطلبان و سایر زورمداران در هامبورگ انجام شد
امروز یازدهم ماه می ۲۰۱۹ برابر با شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ در شهر هامبورگ آلمان، ساختار قانوناساسی بر اساس پنج دسته حقوق، با چهار شاخهٌ دولتی (مجریه و قضاییه و مقننه و نیز شاخهچهارم یعنی شاخه رسانههای همگانی) پیشنهاد شد. نظام پیشنهادی در این قانون اساسی، نظامیجمهوری، برای میهنمان، ’جمهوری ایران‘ است.
این جلسه و پیشنهادات ارائه شده در آن، از جمله تلاشهایی بوده است که خط استقلال و آزادی وحقوندی، برای هر چه فراگیرتر شدن مشارکتهای مردمی در جنبش خوجوش فعال، برای برپایی وپویایی و پیشبرد مردمسالاری با افراد جامعه، در میان گذاشته است، چرا که باور بر این است که خودما مردم باید برای ساختن سرنوشت خوب و خوبتر برای خودمان کاری بکنیم.
جلسه، از جمله، به اهتمام آقای حسین جوادزاده، در صفحه فیس بوک رادیو عصر جدید، به طور زندهدر تمام دنیا، از جمله ایران پخش شد. پخش زنده و بدون ویراستاری این برنامه، بسیار جالب وآموزنده، و نیز بسیار عبرتانگیز بود. حسن دیگر آن، شناسانده شدن افراد و گروههای واقعاضدایرانی، به مردم ایران بود که در قالب «آپوزیسیون» در واقع به ادامه حیات این رژیم کمک میکنند.افراد و گروههای واقعا پشت به ملت و روی به قدت دارند. افراد و گروههایی که بسیار واضح بود کهفقط به خاطر برهم زدن جلسه به آنجا رفته بودند و جمعا تعدادشان از شمار انگشتان دست بیشترنمیشد. پرسیدنی است که چقدر آن شرکت کننده فحاش و خشن، از انسانیت خالی است کهامشب لابد به خود افتخار میکند که …من آنم که جلسه دگراندیشان را برهم زدم…! و این بدانمعناست که باور این نوع افراد این است که اگر آقایان لاجوردی و خلخالی در رژیم ولایت فقیه تحملدگراندیشان را نداشته باشند بد است، ولی اگر من تحمل دگراندیشان را نداشته باشم خوب است!!!اگر آنها به حقوق دیگران تجاوز کردند، بد است ولی اگر من همان کار را بکنم خوب است!!!
در جواب فحاشی و توهین و افترا و دروغزنی، آقای بنیصدر با سعه صدر تذکر دادند که «….اینجا درهامبورگ اینها اینجور هستند، اگر قدرت را بدست بگیرند چطور خواهند بود….» و این جمله، دقیقاپژواکی بود از نظر ایرانیان که همه نوع ولایتمداران و خشونتگستران و قدرتپرستان را تجربهکردهاند و آنها را در هر لباسی، شناختهاند و نفی میکنند.
این جواب و سایر عکسالعملهای شرکت کنندگان در جلسه، بخصوص آقای گلزار که نظامت جلسهرا به خوبی اداره میکردند، با کف زدنها و اعتراضات حاضرین در جلسه، بازهم نشان داد که وابستگانبه قدرتهای خارجی و سلطنتطلبان، چقدر منفور و منزوی هستند و اگر زور و فشار دستگاههایتبلیغاتی قدرتها پیشتیبانشان نباشد، چقدر بیمایه و خوار هستند که اینگونه بیمحابا و بیادب، درجمعی که از ماهها قبل برنامهاش اعلام شده است حاضر میشوند تا با ایجاد مزاحمت و تشنج، بهحقوق اولیه دیگران تجاوز کنند و مانع از برقراری یک جلسه متمدنانه برای ارائهٌ یک پیشنهاد بشوند.رفتار این گروه، دقیقا یادآور رفتار شعبان بیمخها و رمضان یخیها و غلام هفتکچلونها بود که درخیانت به مردم ایران در کودتای ۲۸ مرداد، همصدای آقای محمدرضای پهلوی شدند و اینها امروز،همصدای آقای رضا پهلوی هستند. این حداقل درایت سیاسی را در آقای رضا پهلوی بعید میدانم کهاز این افراد، تبری بجوید.
برخورد حاضران در جلسه، و کامنتهای شبکهبندیهای اجتماعی، نظر ایرانیان را نسبت به گروهها وافراد زورپرست به وضوح اعلام نمود. قبل از امروز هم، این رفراندم مکرر برقرار شده بود و همین نتایجرا ثابت کرده بود. در تظاهرات چند ماه قبل این گروه در پاریس، انگشتشماری حاضر شدند. درتظاهراتی در یکی از کشورهای اروپا، به نقل از هموطن برگزار کننده در محل، این گروه در جمعایرانیان مخالف رژیم و مخالف سلطنت، حاضر میشوند و با برنامهریزی قبلی، چند نفر عکسهای آقایپهلوی را بیرون میکشند و ناگهان دوربینهای تلوزیونهای معلومالحال هم شروع به فیلمبرداریمیکنند که به بیننده تلوزیون باورانده شود که تمام این جمعیت، همگی برای طرفداری از آقای پهلویجمع شدهاند.
در جلسه سخنرانی دانشگاه هامبورگ، یکی دو نفری قبل از شروع سخنرانیمان در محل درب ورودیبه کسانی که قصد ورود به دانشگاه و شنیدن سخنرانی را داشتند، میگفتند که سخنرانی لغو شدهاست و با ابراز پوزش آنها را از محل رد میکردند!
حملات سیستمیک و برنامهریزی شده این افراد در شبکههای اجتماعی از هم اکنون شروع شده وحاکی از حال و روز و روح و روان این خانمها و آقایان است.
قدرتها هیچ زمان، تاب تحمل آزادی و استقلال ایران و ایرانیان را نداشتهاند. شاهد این مدعا را درتاریخ معاصر میبینیم که چگونه کودتای امریکایی/انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (با اعترافات متعددمقامات بالای خود این کشورها) و نیز چگونه کودتای خرداد ۱۳۶۰، سرنوشت ایران و منطقه و دنیا رادیگرگون کرد و چگونه وطن ما امروز، در خطر جنگ و خشونتهای بد و بدتر است و چگونه حیات ملیما در خطر است و چگونه با هر یک روز بیشتری که این رژیم بر اریکه قدرت بوده است، خطر«سوریهای» شدن ایران، بیشتر شده و میشود و خواهد شد.
از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۰ و تا به امروز، سلطنتطلبها، خصومت و دشمنی را با کسانی کهمبتکر و پیشنهاد کننده اصول بیستگانهای که بیان واقعی انقلاب بود و ایرانی را به حرکت درآوردند،آغاز کردند.
انقلابی که گل را بر گلوله پیروز کرد و متفکرین جهان را متحیر کرد و در افکار عمومی دنیا اثر گذاشت.
سلطنتطلبها میدانستند (و میدانند) که دشمن واقعی آنها «آخوندها» و یا «مجاهدین» و یا«کومونیستها» نیستند، بلکه آنهایی خطر اصلی برای زورمداران هستند که، به قول شعارهای مردمایران، پشت به قدرت و روی به ملت دارند. از سلطنتطلبها چند نفری در جلسه امروز حضور داشتندو برای برهم زدن جلسه، از هر تلاشی فروگذار نکردند.
از کودتای خرداد ۱۳۶۰ تا به امروز، خط استقلال و آزادی، توسط رژیم ولایت مطلقه، در سانسور مطلققرار گرفته است و بیشتر ترورهای شخصیت، متوجه این خط و ربط بوده است. روز و ساعت و دقیقهآغاز سانسورهای اعمال شده توسط رژیم ولایت فقیه در تاریخ ثبت شده است و آن زمانی بود کهآقای هاشمی رفسنجانی، بعد از اعلام رای «عدم کفایت ریاست جمهوری» به وضوح از بلندگوی مقامریاست مجلس گفت: «….از این لحظه، آقای بنیصدر، از قاموس سیاسی جموری اسلامی حذف شد واز این به بعد شعارها به علیه امریکا برگردد!……» از آن زمان، آقای بنیصدر و سایر باورمندان به حقوقو استقلال و آزادی، ممنوعآلقلم و ممنوعالتصویر، و ممنوعالنام، و ممنوعال….. شدند. دشمن اصلیرژیم «جمهوری» «اسلامی» هم در واقع همین گروه ایستادگان بر حق و حقوق هستند، و نهمجاهدان و یا سلطنتطلبان. عجیب نیست که شعارهای بزرگنمایی شده «….روحت شاد» درامنیتیترین شهرهای ایران اجازه سرداده شدن پیدا کردند.
بعد از مخالفت آقای بنیصدر با پیوستن گروه رجوی به صدام در جنگ برعلیه وطن، سانسورها و ترورشخصیت و تخریبها توسط این گروه شروع و تا بحال ادامه دارد.
بعضی مقامات احزاب کورد که به قدرت خارجی وابسته هستند، با همه گروههای فوق همدست وهمصدا شدهاند و دروغهایی را که خود رهبران آزاده هموطنان کرد تکذیب کردهاند را مرتب تکرار میکنندو سندهای متعددی را هم که دال بر دروغ بودن آن ادعاها هست را نادیده میگیرند و اصلا از آنهااسمی هم نمیاورند. یکی دو نفر از این گروه هم در جلسه امروز برای برهم زدن جلسه حضورداشتند.
از زمانی که خبر تدوین قانون اساسی پیشنهادی توسط ایستادگان بر خط و ربط استقلال و آزادی، وباورمندان به حقوندی اعلام شد، آب در لانه مورچهها افتاده است! و زورپرستان و خشونتگستران ووابستگان به قدرت، به تشنج اضطراب افتادهاند. اخرین پرده این نمایش مفتضح را امروز شاهد بودیم.
پندار هر فردی را با مشاهده و بررسی گفتار و رفتار آن فرد میتوان دریافت. اینکه فردی در حالحاضر چه میگویید و چه میکند، حاکی از بنمایه تفکر و تعقل آن فرد است و بدین ترتیب، میتواندریافت که آن فرد در آینده چگونه عملکردی خواهد داشت.
ببینیم قانون اساسی پیشنهادی و سند حقوقی دوران گذار و برنامه عمل ایستادگان بر حقوندی کهاین همه باعث ترس و وحشت رژیم از یک طرف و ترس و وحشت گروهی از «آپوزیسیون» از طرفدیگر شده است واقعا چیست و در جلسه امروز چه گذشت:
آقای دکتر مهران مصطفوی اولین سخنران جلسه بودند و ’ساختار حقوقی دوران گذار‘ را علیرغمتشنجافرینیهای یکی دو نفر حاضر در جلسه، بخوبی مورد بحث قرار دادند. ایشان سند پیشنهادیساختار حقوقی دوران گذار را پیشنهاد کردند. ابهامات و نگرانیهای هموطنان در مورد اینکه «اگر اینهابروند، تا موقعی که دولت بعدی روی کار بیاید چه میشود» به خوبی در این سند توضیح داده شدهاست. ایشان تاکید کردند که این سند یک پیشنهاد است و از هموطنان خواستند که متن را مطالعه وانتقادات و نظرات خود را ارسال نمایند.
موضوع صحبت خانم ژاله وفا ’ویژگیهای قانون اساسی بر پایه حقوق پنجگانه‘ بود و در این زمینهایشان ساختار قانون اساسی پیشنهادی را به خوبی مورد بحث قرار دادند. ایشان از جمله به انواعسانسورها اشاره نمودند.
آقای ابوالحسن بنیصدر، آخرین سخنران بودند و عنوان سخنانشان ’مبانی قانون اساسی برپایهحقوق پنجگانه و چرایی برنامه عمل‘ بود. سخنرانی آقای بنیصدر هم با خشونت کلامی همان یکی دوشرکت کننده به اختلال و تشنج کشیده شد ولی با تمام این بدرفتاریها و بیاخلاقیهای معدودقلیلی قدرتپرست، که با اعتراض بقیه حاضرین در جلسه مجبور به سکوت شدند، سخنرانی ادامهپیدا کرد و اطلاعات ذیقیمتی ارائه شد.
قانون اساسی پیشنهادی
آقای بنیصدر توضیح دادند که قانون اساسی پیشنهادی بر اساس ۱۰ پایه است:
پایه اول حقوق پنجگانه، که شامل: حقوق ذاتی انسان، حقوق شهروندی، حقوق ملی، حقوق کشور(البته در این قانون اساسی حقوق کشور جمهوری ایران) به عنوان عضوی از جامعه جهانی، و حقوقطبیعت است. این حقوق جهان شمول هستند. این مجموعه، در واقع اولین ’منشور جهانی حقوق‘است که به مردم ایران و منطق و جهان پیشنهاد شده است. این مجموعه، به خوبی میتواند مخرجمشترکی برای همکاریهای طرفداران استقلال و آزادی برای ایجاد هستههای حقوقمدار و جبههایبرای استقرار و استمرار و پیشبرد دموکراسی باشد.
پایه دوم حاکمیت جمهور مردم، تصمیم گیرنده اصلی مردم هستند. دولت فقط اجرا کننده است. دردموکواسیهای کنونی، شهروندان فقط رای میدهند و نماینده انتخاب میکنند و وقتی نمایندگانانتخاب شدند، آنها هستند که تصمیمها را خودشان میگیرند و نه مردم.
پایه سوم تحولپذیری هم در دولت و هم در نظام اجتماعی است. قوانین اساسی موجود، براینگهداری نظام اجتماعی موجود هستند. ولی اکثریت نظامهای اجتماعی بر اساس سلسله مراتباست و این نگهداری، بر اساس باور به اصالت قدرت و زور است. به این ترتیب است که راست افراطیدر غرب این همه توانسته رونق پیدا کند. ولی هدف این قانون رسیدن به دموکراسی شورایی است،و هم دولت و هم نظام اجتماعی باید تحولپذیر باشد.
پایه چهارم جامعه مدنی یک رکن دموکراسی و دارای حقوق شناخته شده است
پایه پنجم انسان حق دارد هر دین و مرامی را انتخاب کند. دولت نه حق دارد دین و مرام داشته باشد ونه حق دارد در دین و مرام مردم دخالت کند.
پایه ششم شاخه چهارم دولت، یعنی شاخه رسانههای همگانی است. رسانههای همگانی کهبودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، در این قانون اساسی به عنوان شاخه رسانههای همگانیپیشنهاد شده است به این ترتیب که گردانندگان این شاخه هم مستقیما توسط خود مردم، برای مدتیمحدود، انتخاب میشوند و در نتیجه مستقیما به مردم پاسخگو خواهند بود.
پایه هفتم حقوق جامعه به عنوان عضوی از جامعه جهانی، از حقوق پنجگانه است. این دسته ازحقوق، تعیین کننده سیاست خارجی کشور است.
پایه هشتم رشد انسان و آبادانی طبیعت است. اصول این قانون اساسی، راهبر شهروندان و جامعهمدنی و نیز دولت در رشد انسان و عمران و آبادی طبیعت و حفظ و حمایت و حراست محیط زیستاست.
پایه نهم وظیفه دستگاه قضایی بر اساس اصول راهنمای قضاوت و برای احقاق حقوق پنجگانه. دررژیم ولایت فقیه و نیز بسیاری نظامهای دیگر، وظیفه شاخه قضائیه، حفظ نظام است، و آنهم با اعمالقدرت و زور و خشونت.
پایه دهم خشونتزدایی. در قوانین اساسی موجود، اعمال خشونت در انحصار دولت است. در اینقانون اساسی، وظیفه دولت، تنها اعمال خشونت نیست، بلکه خشونتزدایی اصل است.
برنامه عمل
برنامه عمل پنجاه ماده دارد و مبانی آن از این قرار هستند:
مبنای اول حقوق پنجگانه به عنوان مبنای اصلی و پایهای این برنامه عمل.
مبنای دوم تحول و رشد در هر چهار بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی.
مبنای سوم و چهارم رشد هماهنگ در تمام مناطق ایران با شناسایی توانهای بالقوه و بالفعل هرمنطقهای، بخصوص منطق محروم.
رشد شبکه جهانی ماوراء ملیها، منطقی را بوجود آوردهاند که قسمتهایی حذف شدهاند وبرنامههای رشدی هم که به کشور ما تحمیل شده است، منطقی از کشور را در فقر مفرط فرو بردهاست.
مبنای پنجم اقتصاد تولید محور. اقتصادی که کشور ما را به خاک سیاه نشانده است، اقتصادیمصرفمحور، رانتمحور و پر از فساد است.
مبنای ششم فراهم نمودن شرایط برای اینکه دانش و فن در اقتصاد
در شهرها و روستاها متوسط درآمدها، از متوسط مخارج بالاتر رفت.
مبنای هشتم اقتصاد مصرفمحور، اقتصار رانتمحور و فسادمحور هم هست
مبنای نهم علت قوت گرفتن راست افراطی در غرب این است که رابطهها را قدرت تنظیم میکنند.تعریف جدید باید داد از انسان و از مدرنیته.
پیشنهادات ارائه شده در جلسهی پربار امروز، میتواند به عنوان نقطه عطفی در تلاش برای برپایی و پویایی و پیشبرد مردمسالاری در میهن ما باشد، ولی فقط به شرط اینکه هر ایرانی خود را درسرنوشتی که ایرانیان پیدا میکند مسئول بداند و هرروزه از خود بپرسد که من امروز در برای برپاییوپویایی و پیشبرد مردمسالاری، چه کردهام؟ هر کدام به سهم خود و به نوبه خود.
موافق و مخالف با هریک و یا با تمام کسانی که در ارائه این پیشنهاد به ایرانیان نقشی داشتند بهکنار، و صرف نظر از نفرت و عشق به پیشنهاد کنندگان، از هموطنان گرامی خواهشمندیم که بهمطالعه و نقد این مطالب پیشنهادی بپردازند و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارند.
به امید استقلال و آزادی ایران و ایرانیان
علی صدارت
Sedaratmd@gmail,com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر