۱۳۹۱ اسفند ۱۳, یکشنبه



«موازنه منفی» دکتر مصدق ؛ «موازنه مثبت» حزب توده
      اساس کار حزب توده، به عکس دکتر مصدّق که بر «موازنه منفی» تاٌکید داشت، «موازنه مثبت» بود، بدین معنی که ایران به ازای هر امتیازی که به دولتهای غربی میدهد باید امتیازی هم به شوروی بدهد. احسان طبری در این باره نوشت:
«عقیده دسته ای که من شخصاً در آن دسته قرار دارم این است که دولت به فوریت برای واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی و نفت جنوب به کمپانیهای آمریکایی و انگلیسی وارد مذاکره بشود... خودداری از اعطای امتیاز به خواستاران، حرکت غلط و یک طرفه ای است که مقصد آن یا تابعیّت از نقشه های مضرّ است یا تسلیم به حماقت. به همان ترتیب که ما برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و برعلیه آن صحبتی نمی کنیم (!) باید معترف باشیم که دولت شوروی هم از لحاظ امنیّت خود در ایران منافع جدّی دارد». وی در همین مقاله تاٌکید میکند که سیاست «موازنه مثبت» سیاستی است که هر وطنپرستی باید از آن پیروی کند و بر این نکته نیز پافشاری می کند که «نواحی شمال در حکم حریم امنیّت شوروی است» («مردم برای روشنفکران»، ش ۱۲،۱۹آبان ۱۳۲۳).   
     سیّد جعفر پیشه وری نیز مصدّق را به باد انتقاد گرفت و نوشت:
«شما به املاک و دارایی خود بیش از منافع ملّت علاقه دارید، شما از بزرگترین مالکین این کشور می باشید. اغلب لوایح تقدیمی شما [به مجلس] روی حفظ طبقه مالکین بوده است. شما از آزادی ملّت می ترسید. شما از دوستی اتّحاد جماهیر شوروی بیمناک می باشید. شما اگر واقعاً ملت پرست هستید و واقعاً میخواهید فداکاری کنید بفرمایید، این گوی و این میدان، امتیاز دارسی را لغو کنید. شما این قدر ساده هستید که خیال می کنید خواهند گذاشت شما با سرمایه داخلی نفت استخراج کنید. خودتان هم میدانید این شدنی نیست.» (روزنامه «آژیر»، ۱۴آذر ۱۳۲۳).
     مصدّق در جواب پیشه وری، در جلسه ۱۸آذر ۱۳۲۳ مجلس شورای ملّی، گفت:
«من رنجانیدن و عصبانی کردن همسایگان، به خصوص، همسایه شمالی را، که در روزهای تاریک خدمات بزرگی به استقلال ما کرده است، بزرگترین خیانت میدانم... من مصالح مملکت را چنین تشخیص داده ام که طرحی تهیّه کنیم که هم منافع ایران را تاٌمین کند و هم راه مذاکرات را برای انتفاع از معادن نفت با مقامات خارجی مسدود ننماید... آنهایی که مرا به عنوان مّلاکی مخالف شوروی قلمداد می کنند خوب است به حساب املاکی که چهل سال است دست من و خانواده من است رسیدگی کنند و بدانند که من برای جلب نفع آنجا زارع ندارم...» سپس، به انترناسیونالیسم نوع استالینی پیشه وری اشاره میکند و میگوید: «آقای پیشه وری، اگر دنیا وطن همگی است، پس این جنگها و آدمکشیها برای چیست؟ و اگر هر ملتی برای خود وطنی دارد، پس چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. مخالفت من با دکتر میلیسپو و بیانات من در مجلس از نظر حمایت مالکین نبود بلکه دفاع از زارعین بود که آنها نان خالی ندارند... من غیر از حمایتِ این طبقه مرامی ندارم و نمیخواهم کارگر به نفع سرمایه دار بیچاره و زبون شود. ایراد من به شما این است که مرام را از سیاست تفکیک کنید. ما چرا استخراج نفت خود را به ملل دیگر واگذار کنیم و به دنیا ثابت نماییم که ایرانی لیاقت استخراج نفت خود را ندارد.» (مذاکرات مجلس شورای ملّی، ۱۸آذر ۱۳۲۳).
مصدّق تا پایان دوران حکومتش به الزامهای سیاست «موازنه منفی» پایبند بود. او در جلسه سوم آذر ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی، در جواب جمال امامی که گفته بود:
«آمریکا وقتی به ما حاضر به کمک می شود که ایران وارد ممالکی شود که با کمونیسم مبارزه می کنند و حزب توده مورد آزار قرار گیرد»
گفت:
«این که فرمودید وقتی که آمریکاییها با ما همراهی بکنند باید از مرام ملّی و استقلال خودمان صرفنظر کنیم ، بنده هیچ وقت زیر بار این مطلب نمی روم. من آدمی هستم که با این حال کسالت و با تمام ناتوانی خودم تا نفس دارم برای آزادی و  استقلال این مملکت مبارزه می کنم و از این کار صرفنظر نمی کنم. آن ملتی را که نوکر و بنده یک کمپانی بشود، یک ملت جلورفته نمی گویند، ملت عقب رفته می گویند»
(نطقها و مکتوبات دکتر مصدّق در دوره شانزدهم مجلس، انتشارات مصدّق، ج۲، ص۱۰۳). 
پس از ملی شدن صنعت نفت استعمار انگلستان که منافع نامشروع خود را بویژه در خاورمیانه سخت در خطر می دید، برای از میان برداشتن دکتر مصدق و نابودی نهضت ملی ایران که موجب بیداری ملت های دربند استعمار و استبداد خاورمیانه و شمال آفریقا گردیده بود، توطئه های گوناگونی را طرح ریزی و توسط مزدوران داخلیش اجرا می نمود.  
 http://www.alborznews.eu/index.php/2012-06-17-11-09-18/2012-07-26-18-57-32/4686-parwiz-dawarpanah9.html 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر