۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۱, شنبه

علی صدارت : دروغ هم یکی از نمادهای خشونت است.


فایل  صوتی پیوست جالب و شنیدنی است.

وقتی بن‌مایۀ تفکر و تعقل، زور و قدرت است و باور بر اصالت قدرت است، خشونت‌پرستی و خشونت‌گرائی و خشونت‌گستری..... عادتی روزانه میشود. دروغ هم یکی از نمادهای خشونت است.

گفتمانی که آقای خمینی در فرانسه به افکار عمومی ایران و دنیا ارائه کرد، باعث شد که مطبوعات غرب به وی لغب "ایت‌اله لیبرتر" بدهند. آنها بیان و خواستهای مردم بودند و آن گفتمان در واقع عهدی بود که آقای خمینی با مردم ایران بست.

به یاد بیاوریم که آقای خمینی در عراق و بعد در فرانسه، دنباله‌روی جنبش مردمی بود و اولین اطلاعیه‌اش را در چهلم شهدای آذربایجان صادر نمود و قبل از آن وقتی از طرف بنی‌صدر و دیگران به وی اعتراض می‌شد که چرا در این خیزش خودجوش عظیم مردمی، با ملت همراه نیست، در جواب میگفت (نقل به مضمون) که: "....می‌ترسم که مردم به خانه‌هاشان برگردند و من سنگ روی یخ شوم...!!" ولی متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب، به علت عدم حضور کافی ما مردم در صحنۀ تصمیم‌گیری برای سرنوشت خویش،  آقای خمینی که قبلا به دروغ خود را خدمتگزار مردم..... می‌خواند، تبدیل به "رهبر" و "امام" و "ولی مطلقه" و.... گردید.
به مناسبت، یادآوری این واقعه (به عنوان فقط یک مثال از بیشمار اینگونه وقایع) خوب است که وقتی بنی‌صدر برای اعتراض به حجاب اجباری به قم رفت {جالب است که به بنی‌صدری که حجاب را برای هیچکس، حتی برای همسر و دختران و فامیل و دوستان و... خود تحمیل نکرد، زورپرستان برای تخریب وی، دروغ محض  "...اشعۀ موی زن..."  را درآوردند و بقیه زورپرستان در ترویج این دروغ با آنها سی سال همراهی کردند}  و به خمینی گفت که "...شما که در فرانسه از آزادیها صحبت کردید و صریحا اعلام کردید که پوشش برای زنان آزاد است.... و .... پس چرا الان حجاب اجباری را به ملت تحمیل میکنید؟...." در جواب به بنی‌صدر گفت"... آن موقع آنطور مصلحت دیدم و حالا اینطور!.... برای اسلام! اگر لازم شود فردا طور دیگری خواهم گفت!!!" بنی‌صدر به خمینی گفت که تو ماکیاول هستی و......
و با این گونه حوادث، خط بنی‌صدر و همفکرانش از خط خمینی و همفکرانش دور و دور و دورتر شد که فایل صوتی ذیل بعضی از اینگونه تقابل ها را به عنوان فقط چند مثال می‌آورد. در روزهائی که منجر به کودتای خرداد 1360 گردید، خمینی از بنی‌صدر خواست که از ارتباطات صادقانه خود با مردم از جمله توسط "روزها بر رئیس جمهور چگونه میگذر" و سایر سرمقاله‌ها و مقاله‌های روزنامه‌اش و افشاگری حزب جمهوری اسلامی دست  بردارد و چند حزب و گروه را (که حتی بسیاری از آنها در تخریب بنی‌صدر بسیار فعال بودند) تکفیر کند و با محدودیتهای دولتی برای آنها مخالفت نکند و صحبتی از زندان سیاسی و شکنجه و...نیاورد. و در این صورت به بنی‌صدر قول داده بود که به او قدرت میدهد و برایش چنین و چنان میکند و.... و بنی‌صدر نپذیرفت و  بدین قرار است که بنی‌صدر بیش از سی سال است که در تبعید و در حصر خانگی است و از طرف جمهوری اسلام و کلیۀ قدرت‌پرستان، سانسور میشود.
اگر در اندیشه، اصالت با قدرت و زور باشد، هدف هر وسیله‌ای را توجیح میکند و یک مرجع را وادار به دروغگوئی‌های مکرر میکند و بعد با احمق فرض کردن مردم، کلاه شرعی تقیه و  مصلحت و... بر آن گذاشته میشود و به مردم هم میمون‌وار تقلید کردن  تحمیل میشود. می‌بینیم که با این نحوۀ نگرش، فرق زیادی بین آقای خمینی و آقایان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد و هاشمی رفسنجانی و مشاعی و سایر کاندیداهای ریاست جمهوری که مشروعیت خود را از قدرت میگیرند، (فرقی هم نمیکند که خود در حال حاضر در خارج نظام و یا در داخل آن باشند)،.... و از طرف دیگر آقایان پهلوی و رجوی و بعضی دیگر از "اپوزیسیون" نیست.
راه حل مردمسالاری است.
برای استقرار و از آن مهمتر برای استمرار مردمسالاری راهی به جز اجتناب از گرفتن کمک و مشروعیت از قدرتهای خارجی و داخلی نیست.
باری دیگر شرکت فراگیر در جنبش فعال تحریم  "؟انتخابات!" به هموطنان توصیه میکنم.

برای همدلی با زندانیان سیاسی،

برای همدلی با آنهائی که در اعتراض به تجاوزها به حقوق بشر در اعتصاب غذا هستند،

برای همدلی با آنهائی که در خانه مانده‌اند و در حصر هستند،

 در خانه ماندن در روز "؟انتخابات!" و خالی گذاشتن همۀ خیابانها را به همۀ هموطنان پیشنهاد میکنم.

به این منظور که رژیم ولایت مطلقه، به هیچ گونه‌ای نتواند باری دیگر از مردم سو استفاده کند و با نشان دادن تصویرهای مردم در خیابانها، به افکار عمومی ایران و جهان، دروغ مشروعیت نظامش را تبلیغ کند.

این پیشنهاد، از هیچ شخص و یا حزب و تشکیلات خاص نمی‌آید.

با درس‌گیری و عبرت از فجایع لیبی و سوریه، و برای خشونت‌زدائی از جنبش خود جوش فراگیر مردمی در ایران، رساندن این پیام و با این روش، نشان دادن انزوای رژیم به نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی، بیش از سایر افکار عمومی مهم است،  که آنها این شهامت و دلیری را بازیابند که به دامان ملت بازگردند و بیش از این به دین و میهن و ملت خویش خیانت نکنند و بیش از این در سرکوب و جنایت و تجاوز و شکنجه، آلوده نشوند.

برای استقرار و از آن مهمتر برای استمرار مردمسالاری راهی به جز مشروعیت مردمی نیست.

محل عمل هسته‌های حقوقمند تشکیل دهندۀ جبهۀ حقوقمدار، برای استقرار و استمرار مردمسالاری در وطن، در قلب هموطنان و به دور از قدرتهای داخلی و خارجی است.

علی صدارت




۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ : مجله نمایشی کارآگاه پورآرا و چراغ دیوژن در ایران: قسمت پنجم
کیومرث مرزبان
قسمت پنجم:  ریشه زشتی‌ها، بدی‌ها، جنگ‌ها و دیکتاتوری‌ها؛ با حضورِ ابوالحسنِ بنی صدر


۲ نظر:

  1. لطفا روش عملی قابل اجرا را برای ایجاد مردمسالاری دموکراتیک ارایه دهید و اجرا کنید . و بگوئید من و ما چه باید بکنیم که قا بل اجرا باشد. گفتید انتخابات را تحریم کنید که من اطاعت میکنم و رای نمیدهم دیگر چه باید بکنم.
    در هر حال قدرت حکومت خواهد کرد اگر ما توانستیم قدرت را از خشونت و از دروغ و دو رویی و نادرستی مبرا کنیم موفقیتی است بزرگ چه این قدرت در دست مردم باشد چه در دست قدرت های متمرکز دیگر . آنچه که مهم است جهاد اکبر است که عبارت است از تهی کردن نفس انسانها از صفات منفی یعنی صفاتی مانند حسادت و طمع و خشم و انتقام گیری دروغ گویی و ترس و نظیر آنها....... درود بر شما و مبارزات شما

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با سلام
      از حسن نظر شما ممنونم.
      "روش عملی قابل اجرا برای" استقرار و استمرار مردمسالاری ابتکار است نه "اطاعت"
      هر کسی خود باید و میتواند براساس امکانات عملی و استعدادهای خود، راه بایسته را ابتکار کند. هیچ راهی به جز کار فرهنگی برای برای ایجاد این فرهنگ در جامعه نیست همانطور که شما اشاره فرمودید، این کنشها را باید اول از خودمان شروع کنیم.
      باید با دیگرانی که توانائیها و استعدادها و سلیقه‌ها و..... مشترک و مشابه با شما دارند، دربیامیزید و "هسته‌های حقوقمند و مردمسالار" را تشکیل دهید.

      http://ali-sedarat.blogspot.com/2012/10/sedarat.html

      http://ali-sedarat.blogspot.com/2011/01/blog-post.html

      با ابتکار روشهای خشونت‌زدا، جنبش خودجوش فراگیر، اسحله را در دست سرکوبگر خنثی میکند.
      با امید آزادی وطن و هموطن

      حذف